رادین دردونه

                                       دیروز 91/11/23 رادین جونمو برای قد و وزن به مرکز بهداشت بردیم به خاطر تعطیلی 22 بهمن تعداد مراجعه کننده ها بیشتر بود بعد از گرفتن قد و وزن از برنامه غذاییش پرسیدم که گفت طبق برنامه ای که پشت برگه واکسنش هست پیش برم و گفت که رشد رادین خداروشکر خوب بوده و تاریخ مراجعه بعدیشو برای یکسالگی نوشت وقبل از ساعت 10 باید اونجا باشیم. قد:75 سانتیمتر وزن:10/100 کیلوگرم اندازه دور سر:46/5 سانتیمتر    بعد از مرکز بهداشت برای ویزیت پیش دکتر یزدان پناه رفتیم بعد از معاینه از کارهای جدید ...

عزیز مامانی وبابایی ماهگردت مبارک. امروز ماهگرد پسمل عزیزم رادین جون بود بعد از ظهر هوا همراه بابایی دردونه رفتیم بیرون برای گردش دردونه رو هم بردیم پارکمهو تماشای بچه ها شده بود.بعد از پارک هم رفتیم قنادی برای ماهگردش کیک خریدیم کیکشو مثل لباسش پرنده های عصبانی گرفتیم این لباس هم مامانی و بابایی و دایی نخودی از مشهد برای رادین سوغات آوردن چون که خودش عاشق بازی انگری برد برای رادین هم همون طرحو انتخاب کرده. منو بابایی دردونه تصمیم گرفتیم بریم خونه پدرجون اونجا عمه الهام و آرمینو مریم هم بودن به عمو سعید و خاله سمیرا هم زنگ زدیم اومدن خیلی خوش گذشت رادین هم که خودشو برای همه لوس میکرد بقیه هم قربون صدقش میرفتن.     &nbs...

اینها پاهای دردونست وقتیکه داخل روروئک پاهاشو میاره روی پایه ها خودشو میکشه تا به چیزی که میخواد برسه خیلی کارهاش خطرناک شده خودشم که متوجه نیست بیشتر از 10تا15 دقیقه داخل روروئک نمیمونه کار من شده از صبح پیش رادین بشینم دنبالش برم یک موقع خدایی نکرده اتفاقی براش نیافته.                                     بلند میشه روروئکشو میگیره راه میره کلی نازش میکنه براندازش میکنه!!!!!!!!          آخه مامانی اونجا جای ایستادن ماشالا به حرفم که گوش نمیدی؟؟؟              &...

                                                  فینگیلی مامانی از همه جای خونه سردرمیاره از آشپزخونه: وقتی میره با چنان ذوق و شوقی میخنده اولم میره سراغ دمپایی منم که پشتشم ازش میگیرم. بعد از اون میخواد از سبد سیب زمینی و پیاز آویزون بشه _ اتاق خواب: به در ورودیش که نزدیک میشه میره خدمت گلدون خان یه دستی به سرو گوشش میکشه همچین بدو بدو میکنه!!!!!! منظورم همون چهاردست وپاست ولی ماشالا میره منم که به دنبالش حالا نوبت آویزهای جلوی در میگیره میکشه بعضی اوقات هم میخواد طعمشو امتحان کنه بعد همه این کارها میره داخل...

                                                                                 فسقلی یاد گرفته روی دوتا زانوش میشینه بالا پایین میپره!!!!! صدای سرفه و عطسه رو تقلید میکنه وقتی کسی عطسه کنه رادین با خنده میگه اچی وقتی هم که به این کارش میخندیم چندبار تکرار میکنه برای سرفه کردنم که اهه اهه میکنه بعضی وقتها از ته گلو سرفه میکنه میگم نکن مامان گلوت درد میگیره بازم کاره خودشو میکنه . چند شبه زود میخوابه صبح هم زود بیدار ...

این تصاویر زیبا رو در موقعیتهای مختلف خواب رادین عسلیم گرفتم توی عکس سمت راست که بغل باباییش اینقدر با هم بازی کرده بودن که می بینید.                                         این عکس هارو بابایی رادین در حالی که یک دستش به رادین و یک دستش به دوربین بود گرفته دردونه هم که یا بندشو میکشید یا انگشتشو تو لنز میزدو بازی میکرد.                      محمدحسین(دایی نخودی) عاشق بازی با رایانه ست وقتی میرم پیشش میگه آجی بازی برام چی آوردی از بازی پرنده های عصبانی و ماشین خیلی خوشش میاد...